{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
time resolved
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انجام شده در زمان کوتاه
معنی time resolved, معنی فهوث قثسخکذثی, معنی time resolved, معنی اصطلاح time resolved, معادل time resolved, time resolved چی میشه؟, time resolved یعنی چی؟, time resolved synonym, time resolved definition,
معنی Mission, ماموريت
,
معنی یافت
,
معنی (.n)درون رفت، ورودیه، اجازه ورود، حق ورود (مج)ازخودبیخودکردن، زیادشیفتهکردن دروازهءدخول، ورود، مدخل، بار، درب مدخل، اغاز(.tv) , مدهوش کردن، دربیهوشییاغشانداختن
,
ترجمه (.n)درون رفت، ورودیه، اجازه ورود، حق ورود (مج)ازخودبیخودکردن، زیادشیفتهکردن دروازهءدخول، ورود، مدخل، بار، درب مدخل، اغاز(.tv) , مدهوش کردن، دربیهوشییاغشانداختن
به انگلیسی,
معنی Squinny
,
ترجمه Squinny
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی